همه مرا دوست دارند

در تقویم انجمن سال دوم بود تازه واردی به یکی از این گروهها پیوست. . بزودی معلوم شد که وضعیتش خیلی وخیم است، و از همه مهمتر که می خواست بهبود پیدا کند. . {او گفت:} "از آنجا که من قربانی اعتیادی دیگرم که حتی از اعتیاد به الکل هم شرم آورتر است، شاید شما مرا درمیان خودتان نپذیرید."(دوازده گام و دوازده سنت)


وقتی به انجمن آمدم، همسر، مادر و زنی بودم که شوهر، فرزندان و خانواده اش را رها کرده بو د . من به الکل و قرص معتاد بودم . من هیچی نبودم . اما هیچ کس محبت و توجهش را از من دریغ نکرد . من در اینجا احساس تعلق کردم . حالا به لطف خداوند و با محبت های راهنمای خوبم و گروه همدلم، می توانم بگویم که من یک همسر، یک مادر و یک زن هستم . حالا از شر قرص خلاص شده ام و نیز هشیارم و مسئولیت پذیر. بدون آن قدرت برتر که در انجمن پیدایش کردم، زندگی ام بی معنا می شد. من واقعاً شاکرم که یکی از اعضای انجمن الکلی های گمنامم.

گزیده ایی از کتاب پاک زیستن...

گزیده ایی از کتاب پاک زیستن..

گزیده ایی از کتاب پاک زیستن.

انجمن ,یک ,های ,همسر، ,مادر ,الکل ,که من ,به الکل ,مادر و ,یکی از ,خوبم و

مشخصات

تبلیغات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

رویای بیت کوین Bitcoin Dream پرسش و پاسخ وردپرس سایت کیم کالا فروشگاه اینترنتی Lotus Water Psychology سایه وارونه داده پردازی نرم افکار اپیکیشن نت مانی net money مرکز تخصصی گچبری و قالبسازی آذین بیوگرافی ابوالفضل بابادی شوراب گروه هنری اولین اکشن سازان جوان اقیانوس طلایی .:: تنفّس صــــبح ::. شین نویسه خبر شهدای مدافع حرم پایکد نقاشی کشیدن درمان مو کبدچرب Sh.S نمونه سوالات استخدامی بانک تجارت (فروردین 1400) رسانه ارزهای دیجیتال و صرافی Coinex مرکز ماساژ در تهران