نهم فروردین:   هیچ کس غیر از تو قادر به بی ارزش کردنت نیست.

   چه کسی می تواند بی ارزش تر از یک مصرف کننده تحقیر شده باشد؟ خوب می دانید منظورم چیست! من شغلم را بخاطر اینکه دائم برای کشیدن سیگار بیرون می رفتم از دست دادم. مجبور بودم برای کشیدن سیگار سالن تئاتر، سینما یا رستوران یا خانه را ترک کنم. احساس حقارت می کردم. من به نیکوتین معتاد بودم و مهم نبود به چه قیمت برایم تمام می شود! مهم نبود چه کسی صدمه می بیند یا آزار می شود. نیکوتین تمام هستی ام شده بود و نمی توانستم با آن و بدون آن زندگی کنم. تعجبی نداشت که هیچ ارزشی برای خود قائل نبودم. به آدمی ناامید و ناتوان مبدل شده بودم. از درماندگی به نیکوتینی های گمنام روی آوردم. پر از ترس و اضطراب بودم. از خود می پرسیدم آیا در جلسات کسی را که هنوز مصرف می کند می پذیرند یا دست رد به سینه اش می زنند؟ از نیروی برتر بابت فرصت دوباره زندگی بدون مصرف نیکوتین سپاسگذارم. بابت انجمن، جلسات، شعارها، راهنما و بویژه دعاها سپاسگذارم. با لطف اوست که امروز آزادم و هر روز گامی به سوی کمال نزدیک تر می شوم.

برای امروز جهت ادامه فرایند بهبودی از ابزارهای برنامه بهره می گیرم.

گزیده ایی از کتاب پاک زیستن...

گزیده ایی از کتاب پاک زیستن..

گزیده ایی از کتاب پاک زیستن.

مصرف ,کسی ,نیکوتین ,کنم ,کشیدن ,سیگار ,کشیدن سیگار ,بی ارزش ,بودم از ,می شود ,چه کسی ,برای کشیدن سیگار

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

خوزســــتان وگـــــذری بر روســـتای حــــــــاج منعم ربات افزایش فالوور منابع کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی ورزش تک هیئت منتظران ظهور دل نوشته های من یک قلم دیوارپوش دکوراتیو وقت سفارت فرانسه طراحی لوگو،سربرگ،ست اداری،کاتالوگ،عکاسی صنعتی